سریال زنان در جنگ (Women at War) که داستانش در روزهای آغازین جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴ اتفاق می‌افتد، ماجراهای چهار زن فرانسوی را روایت می‌کند که می‌کوشند به درک درستی ازآنچه ناگهان زندگی‌شان را فرا گرفته است، برسند.

این مجموعه تلویزیونی – با عنوان فرانسوی «Les Combattantes» – در منطقه چشم‌نواز وُژ در شرق فرانسه نزدیک به مرز آلمان تصویربرداری شد و داستان آن در اطراف شهر سن پولن روی می‌دهد که به طرز خطرناکی در خط مقدم تهاجم نیروهای آلمانی قرار دارد.

 

7

 

طرفداران سریال پلیسی فرانسوی «مارپیچ» با دیدن اودره فلورو با موهای سرخ در نقش مارگریت دو لانکستل خوشحال خواهند شد. او نقش فاحشه‌ای اهل پاریس را بازی می‌کند که به اینجا آمده است و انگار علاقه زیادی به محل استقرار سربازان فرانسوی دارد. سه بازیگر دیگر در نقش‌های اصلی به او ملحق می‌شوند: ژولی دو بونا در نقش آنیس، راهبه اعظم و رئیس صومعه محلی؛ کامیل لو در نقش سوزان فور، یک پرستار آموزش‌دیده که به‌طور غیر قانونی سقط جنین انجام می‌دهد؛ و صوفیا السعیدی در نقش کارولین دوویت که با صاحب یک کارخانه تولید‌کننده ماشین سنگین ازدواج کرده است.

«زنان در جنگ» عناصر عاشقانه، معمایی، ملودرام و حتی غلوآمیز دارد، اما تهدید جنگ مثل یک مشعل جوشکاری عمل می‌کند – دمای احساسی را به نقطه ‌جوش می‌رساند و شخصیت‌ها را به سمت اقدامات بسیار افراطی سوق می‌دهد.

مشکلات خانواده دوویت زمانی دوچندان می‌شود که شارل (گرگوار کولن)، برادرشوهر کارولین در نبود برادرش که به جبهه‌های نبرد اعزام شده است، تلاش می‌کند با دولت قرارداد ببندد و به‌جای ماشین سنگین، گلوله توپ تولید کند، اما کارولین، ژنرال دوورنه (چکی کاریو) را متقاعد می‌کند که می‌توانند با تبدیل کامیون‌های خود به آمبولانس، کارهای خیلی بهتری انجام دهند و با این تمهید نقشه‌های شارل را نقش بر آب می‌کند. در حرکتی که تا حد زیادی یادآور جنبش «می تو» یا «من هم» است، زنان فاحشه‌خانه محلی به‌عنوان راننده آمبولانس مشغول خدمت می‌شوند. شارل، دلخور از این مسئله تصمیم به انتقام می‌گیرد، به‌هرحال ادامه این وضعیت به معنای فراخوانده شدن او برای خدمت در ارتش است.

در همین حال، مارگریت مأموریت خود را در جاسوسی از سربازان فرانسوی دنبال می‌کند، اما این سوء ظن که او برای آلمان‌ها کار می‌کند، بی‌اساس است. درواقع، او می‌کوشد پسر گمشده‌اش، کالین (مکسنس دانه-فوول) را ردیابی کند که تنها بازمانده ارزشمند از گذشته فاجعه‌بارش است. کالن – اصلاً این واقعاً یک نام فرانسوی است؟ – دانش‌آموخته آکادمی نظامی معتبر سن سیر است، اما معنایش این نیست که قضاوت فاجعه‌بار درمورد مارگریت ندارد. مارگریت ممکن است جاسوس نباشد، اما حداقل یکی دیگر شخصیت‌ها هست که با دادن اطلاعات غلط درمورد اقدام بعدی آلمان‌ها، ارتش فرانسه را گرفتار یک تله اهریمنی می‌کند.

تعدادی از صحنه‌های نبرد در «زنان در جنگ» پر تب و تاب و کاملاً گرافیکی است و داخل بیمارستان صحرایی در صومعه – که سوزان با نام جعلی در آن مشغول به کار می‌شود – لحظه‌های هولناکی را شاهد هستیم، هرچند به نظر می‌رسد نیروهای فرانسوی‌ به لحاظ تاکتیکی درک درستی از نبرد ندارند. به‌عنوان نمونه، در حمله به انبار گاز کلر آلمان‌ها، به ذهن هیچ‌کس نمی‌رسد ماسک‌های ضد گاز بیاورد، ضمن این که تماشاگران سختگیر ممکن است به این نکته اشاره کنند که اصلاً تا سال ۱۹۱۵ از آن گاز استفاده نمی‌شد.

در میان همه اتفاقات‌، فضای زیادی برای یک خط داستانی تراژیک درمورد یک کشیش بدرفتار که از راهبه‌ای جوان و بی‌دست و پا در صومعه سوء استفاده می‌کند، در نظر گرفته شده است، اتفاقی که مادر آنیس را در یک تنگنای دشوار قرار می‌دهد، به‌ویژه که خود او به‌طور کامل به سوگندهایش درباره فقر، نجابت و اطاعت پایبند نبوده است.

«زنان در جنگ» دقیقاً «جنگ و صلح» نیست، هرچند ممکن است کمی «بینوایان» باشد، اما سریالی است که خیلی راحت می‌توان آن را دید و تار و پود آن با نقش‌آفرینی‌های سراسر قوی بازیگران زن عالی‌ خود محکم شده است. منصفانه است بگوییم مردان سریال در مقایسه با زنان جلوه چندانی ندارند.

جنگ از نگاه زنان حاضر در خط مقدم

سیسیل لورن، خالق و یکی از دو نویسنده «زنان در جنگ» که سپتامبر ۲۰۲۲ در هشت اپیزود از تی‌اف ۱ پخش شد، می‌گوید هرچند قهرمانان این سریال دقیقاً معادل تاریخی ندارند، اما از واقعیت تاریخ فرانسه الهام گرفته‌ شده‌اند.

او توضیح می‌دهد: «ایده این سریال کوتاه بعد از دیدن یک فیلم مستند به ذهن من رسید، مستندی درباره زنان در جنگ جهانی اول که بر مبنای تحقیقات فرانسواز تِبو، استاد تاریخ در دانشگاه آوینیون (و مشاور سریال «زنان در جنگ») ساخته شد.»

لورن ادامه می‌دهد: «نکته بسیار جالب برای من، دیدن جنگ از نگاه زنان حاضر در جبهه بود و نه زنانی که منتظر بودند مردانشان به جنگ بروند، چیزی که معمولاً اتفاق می‌افتاد.»

او به یاد می‌آورد: «با نگاه دقیق‌تر به آن دوران متوجه شدم یکی از اپیزودهای جنگ جهانی اول (که از ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸) ادامه داشت، کم و بیش مسکوت ماند: زنان خاصی که به‌عنوان امدادگر به خط مقدم رفتند تا به سربازان مجروح کمک کنند. این واقعیت تاریخی برای من زمینه جالبی بود تا وزن زنان در آن نبرد را به شیوه‌ای رمانتیک روی کاغذ بیاورم، ضمن این که موضوع به‌خوبی در دنیای یک سریال تلویزیونی جا می‌گرفت. همچنین به من فرصت می‌داد درمورد پزشکی جنگ صحبت کنم.»

لورن با اشاره به این که ایده چهار زن مبارز از اینجا شکل گرفت، توضیح می‌دهد: «من سه شخصیت زن را در ذهن داشتم و دقیقاً می‌دانستم آن‌ها را می‌خواهم به کجا ببرم. با توجه به طرح داستان، حضور شخصیت پرستار کاملاً طبیعی بود، همین‌طور شخصیت راهبه که بیمارستان صحرایی در صومعه زیر نظر او بر پا شده است. همچنین می‌خواستم نشان دهم در آن زمان فاحشه‌ها به روش خودشان مبارز بودند.»

درنهایت چهارمین شخصیت در مراحل نگارش متن شکل گرفت. لورن می‌گوید: «در ادامه کار به ایده زنی رسیدم که در حوزه صنعت کار می‌کند. می‌خواستم هر کدام از این زنان نمادی از تقلای احتمالی زنان در آن زمان و مواجهه با جنگ باشد. آن‌ها سربازان را نجات می‌دهند، اما خودشان را هم نجات می‌دهند و از پس تقابل درونی خود که مانع حرکت روبه‌جلو ‌شده است، برمی‌آیند.»

الکساندر لوران، کارگردان «زنان در جنگ»، کارگردان سریال کوتاه موفق «آتش‌بازی سرنوشت» (۲۰۱۹) با بازی اودره فلورو، ژولی دو بونا و کامیل لو است که هر سه در مجموعه تلویزیونی جدید او این نیز نقش‌آفرینی کرده‌اند.

لوران درباره کارگردانی «زنان در جنگ» می‌گوید: «ما در حال تصویربرداری “آتش‌بازی سرنوشت” بودیم که ایریز بوشه، تهیه‌کننده آن سریال به دیدن من آمد و درمورد داستانی صحبت کرد که در جنگ جهانی اول اتفاق می‌افتد و سرنوشت زنان در آن دوره را دنبال می‌کند، موضوعی که همیشه از نگاه مردان در جبهه‌های نبرد بررسی شده است. “آتش‌بازی سرنوشت” هنوز پخش نشده بود که ما کار روی این پروژه را شروع کردیم و من این شانس را داشتم که در روند نوشتن متن مشارکت کنم. ایده این بود که کل مراحل تولید از مرحله نگارش تا تصویربرداری و پس از تولید دو سال طول بکشد، اما کووید باعث شد این روند دو سال و نیم ادامه داشته باشد.»

لوران ادامه می‌دهد: «من به چند دلیل می‌خواستم در این سریال مشارکت کنم. اول این که به‌تازگی کار بسیار قوی “آتش‌بازی سرنوشت” را تجربه کرده بودم که پروژه‌ای با مقیاس بزرگ و با منابع و بلندپروازی فراوان بود که عموماً در سینمای فرانسه شاهد آن هستیم؛ بنابراین می‌خواستم یک بار دیگر بخشی از یک پروژه بسیار قوی باشم. حضور در پروژه‌های بزرگ مانند جنگ جهانی اول می‌تواند نقطه عطف زندگی یک کارگردان و به‌نوعی تجلی رؤیاهای او باشد. نکته بعدی، جالب بودن زمینه جنگ به لحاظ قصه‌پردازی است، چون شخصیت‌ها را در موقعیت‌های بسیار پرتنش قرار می‌دهد، احساسات را تشدید می‌کند و خوی وحشی وجود انسان را به نمایش می‌گذارد، اما از دل این وحشت، کمک‌های متقابل، اتحاد، ازخودگذشتگی، خواهری و برادری و درمجموع جلوه‌های زیبای طبیعت انسان نیز بیرون می‌آید.»

برای اودره فلورو، بازیگر نقش مارگریت دو لانکستل در «زنان در جنگ»، حضور در این پروژه در درجه اول امکان همکاری مجدد با تیم سازنده «آتش‌بازی سرنوشت» بود. او می‌گوید: «من بدون خواندن متن قرارداد بازی در این سریال را امضاء کردم، چون می‌خواستم در یک پروژه جدید و حتی جاه‌طلبانه‌تر، دوباره با کارگردان و همکاران بازیگرم در آن سریال کار کنم. در عین حال ازنظر من ایده حفظ همان قهرمان‌ها و برگرداندن آن‌ها به یک دنیای دیگر عالی بود.»

او ادامه می‌دهد: «ما به‌واسطه فیلم‌ها چیزهای زیادی از جنگ جهانی اول می‌دانیم، اما اساساً از نگاه مردانه، درحالی‌که به لحاظ جامعه‌شناسی، دوره‌ای محوری و بسیار اساسی برای زنان بود، چون باید جای مردانی را می‌گرفتند که به جبهه رفته بودند. این که ازنظر داستانی و پرداختن به این موضوع خلأ بزرگی وجود دارد، باعث تعجب است.»

بازیگر ۴۵ ساله متولد شهر مانت-اژولی امیدوار است روزی برسد از سریال‌هایی مانند «زنان در جنگ» فقط به این دلیل که قهرمانان زنان قوی و مصمم دارند، به‌عنوان کارهای فمینیستی یاد نشود. او می‌گوید: «من مشتاقانه منتظر قدم‌های بعدی هستم. فعلاً این‌طور نیست، اما به‌طور عادی باید در انتظار مرحله بعدی باشیم. نسل جوان به من کاملاً اطمینان می‌دهد و این تصور را دارم که شکاف بین زن و مرد دیگر یک موضوع نیست.»

ژولی دو بونا، ۴۲ ساله که در «زنان در جنگ» نقش مادر آنیس، رئیس صومعه محلی، محل استقرار بیمارستان صحرایی را ایفاء می‌کتد، درباره جذابیت این شخصیت، می‌گوید: «برای من جالب بود که ایمان آنیس متأثر از فجایع جنگ از یک‌سو و کشف حس جسمانی خودش از سوی دیگر متزلزل می‌شود. وقتی در اپیزود اول یک سرباز زخمی خودش را در آغوش آنیس می‌اندازد، چیزی در او بیدار می‌شود: جنبه نفسانی او. چالش شخصیت آنیس این است که ببیند اعتقاداتش چگونه با همه این‌ها چیزها کنار می‌آید. دوگانگی او و کلنجار رفتن بین مقاومت و کشف گرمای انسانی، من را تحت تأثیر قرار داد.»

کامیل لو، بازیگر نقش سوزان فور، یک پرستار فراری که چرخه حوادث او را به یک بیمارستان صحرایی می‌کشاند، دوگانگی این شخصیت را سخت‌ترین جنبه کار خود در سریال می‌داند و می‌گوید: «او پرتلاش و زبر و زرنگ است و راهی را انتخاب می‌کند که دلش می‌گوید، اما وقتی شروع به فکر کردن می‌کند دچار تردید می‌شود. ابراز سردرگمی او برای من کار سختی بود.»

بازیگر ۳۱ ساله، سوزان را «یک شخصیت بیشتر آوانگارد و نه فمینیست» توصیف می‌کند و می‌گوید: «برای او صرفاً نجات یک زندگی، زن یا مرد، مهم نیست. آنچه اهمیت دارد خود انسان است. اولویت او دیگران است.»

صوفیه السعیدی، بازیگر نقش کارولین که در نبود شوهرش مسئولیت اداره کارخانه خانوادگی را به عهده می‌گیرد، درباره انگیزه خود برای بازی در «زنان در جنگ» می‌گوید: «اول‌ازهمه این نکته که یک سریال تاریخی بود، چیزی که مدت‌ها آرزویش را داشتم. بعد متن را خواندم و از شخصیت کارولین خوشم آمد. او زنی است که در زندگی‌ گرفتار شده و نمی‌تواند شکوفا شود. او در هشت اپیزود تلاش می‌کند از همه این قید و بند ‌رها شود و به خودش تبدیل شود. این سفری است که برای من ارزش زیادی دارد. این ناملایمات است که باعث می‌شود کارولین درنهایت چاره‌ای جز پیروزی نداشته باشد.»

بازیگر ۳۸ ساله مراکشی-فرانسوی با اشاره به این که در آن زمان جنگ همچنین برای زنان نقش «یک لحظه رهایی اجباری» را داشت، می‌گوید: «برخی چاره‌ای نداشتند جز این که خود را در موقعیت‌های بسیار مهم ببینند. وقتی شوهر کارولین به جنگ می‌رود، او به‌اجبار هدایت کارخانه خانواده را به عهده می‌گیرد. این یک چالش واقعی است، چون باید مردان را رهبری کند. حتی امروز هم کار آسانی نیست، حالا تصویر کنید در سال ۱۹۱۴ شرایط چگونه بود. کاوش در این مسیر برای من خیلی جالب بود.»

در بین چهار بازیگر اصلی «زنان در جنگ»، السعیدی تنها کسی است که در «آتش‌بازی سرنوشت» حضور نداشت. او با خنده می‌گوید: «درست است من در آن کار نبودم، اما این سریال ملاقات دل‌نشین چهار زن است و من احساس نمی‌کردم عضو جدید گروه هستم. نیازی نبود خودم را به‌زور جا بدهم. ما همه تمام تلاش خود را کردیم تا “زنان در جنگ” به بهترین شکل ممکن ساخته شود.»

-