چرا مردم در مقایسه یک خودروی گران غیرکاربردی و یک نمونه کوچک، به‌دنبال مدل گران‌تر می‌روند؟ چرا شاسی‌بلندها گل سرسبد هر شرکت و برای طبقه متوسط به نماد لوکس‌بودن تبدیل شده‌اند؟ اصلا در هنگام خرید خودرو چه فاکتورهایی را باید در نظر داشت؟ شاید بهتر است یک بار دیگر بیاندیشیم که چه خودرویی برای ما مناسب است؟



11

 

ابتدا کلاس‌های خودرویی را بشناسیم

تصور بسیاری از مردم درباره کلاس‌های خودرویی به صندوق‌دار، هاچبک، وانت و شاسی‌بلند ختم می‌شود که با استاندارد جهانی تفاوت‌های زیادی دارد. مشخصا بخشی از این واقعه به‌دلیل عدم حضور انواع کلاس‌ها در بازار و آموزش ندیدن کاربران و خریداران در این حوزه است. بنابراین پیش از هر چیزی، به‌شکلی کلی به کلاس‌های خودرویی موجود در بازار کشور می‌پردازیم.

بگذارید از متدوال‌ترین نوع خودروهای سواری شروع کنیم یعنی سدان‌ها. خودروهایی با فضای بسته و صندوقی مجزا که سهم زیادی از بازار کشور ما و جهان را به خود اختصاص داده‌اند. این خودروها همواره موردتوجه خانواده‌ها و تجار بوده‌اند و در کشورمان با اندازه‌های گوناگون از کوچک مانند پراید گرفته تا متوسط مانند تارا یا بزرگ مانند کیا اپتیما، روانه بازار می‌شوند. با تغییر تناسبات یا ابعاد طراحی این کلاس، کلاس‌های دیگر چون لیموزین‌ها مانند بی‌ام‌و سری ۷ یا فست‌بک‌ها مانند ام‌جی ۶ GT ساخته می‌شود.

در کنار سدان، هاچبک‌ها هستند که نام‌دارترین مدل‌های آن‌ها در بازار داخلی خانواده پژو ۲۰۶ و پراید ۱۱۱ به شمار می‌رود. هرچند خودروسازان داخلی دوست دارند از مدل‌هایی چون کوییک به ‌عنوان کراس‌اوور یاد کنند اما در حقیقت هاچبک هستند.

کراس‌اوورها با وجود شباهت به شاسی‌بلندهای متوسط و بزرگ، با آن‌ها تفاوت‌هایی دارند که شامل ابعاد کوچک‌تر، توان تولیدی کمتر، فضای کمتر و… می‌شود. بسیاری از به اصطلاح شاسی‌بلندهایی که مردم سوار می‌شود، درحقیقت کراس‌اوور یا هاچبک‌هایی با کفش پاشنه‌بلند هستند. رنو کپچر، لیفان X60، ام‌وی‌ام X22، فونیکس FX و… همه جزو این خودروها هستند که با نام CUV هم شناخته می‌شوند.

سپس به کلاس محبوب شاسی‌بلندها می‌رسیم که خودروهایی با ابعاد بزرگ‌تر، فاصله بیشتر از زمین و ارتفاع و قدرت بیشتر نسبت‌به سایر کلاس‌ها. تفاوت اصلی شاسی‌بلندها با کراس‌اوورها در بخش ظاهری به ابعاد و تناسبات و در بخش فنی به مشخصات آن‌ها بازمی‌گردد. برای مثال تیگو ۸ توسط سازنده‌اش به‌عنوان یک کراس‌اوور معرفی شده است اما در کشور ما تداعی‌کننده یک شاسی‌بلند به اصطلاح «فول‌سایز» یا بزرگ است. تیگو ۸، کیا سورنتو، هیوندای توسان در بازار ما در این گروه قرار می‌گیرند. شاسی‌بلندها هم مانند سدان‌ها زیرشاخه‌های متعددی دارند.

البته زیرشاخه‌های جدیدتری چون کراس هم در کشور ما ظهور پیدا کرده‌اند که با استفاده از چند تغییر کوچک مانند افزایش ارتفاع، نام جدید، برچسب‌های سرخ و نارنجی و گلگیرهای سیاه دورتادور بدنه، توجه بسیاری را به خود جلب کرده‌اند. از مشهورترین مدل‌های این کلاس می‌توان به رنو ساندرو استپ‌وی، سایپا SP100 و کوییک کراس اشاره کرد. وانت‌ها، مینی‌ون‌ها، ون‌ها، کامیونت و… کلاس‌های دیگری هستند که با یک جستجوی ساده می‌توانید از آن‌ها اطلاع پیدا کنید.

هر کسی را بهر کاری ساختند!

مشخصا هدف از خلق چندین و چند کلاس گوناگون، کاربردهای مختلف خودرو به شمار می‌رود. کمتر کسی از یک وانت بزرگ به‌عنوان سرویس کودکان مدرسه‌ای استفاده می‌کند. احتمالا هیچکس هم با یک هاچبک به جابه‌جایی دام و طیور نمی‌پردازد؛ اما مسئله‌ای در کشور ما باعث شده تا این مرزها از بین بروند و خودروها هدف اصلی خود را از دست بدهند.

نکته نخست عدم شناخت کلاس‌ها است که در بخش قبل به آن پرداختیم. شاید مهم‌ترین عامل تاثیرگذار در این مسئله، قدرت خرید پایین جامعه باشد. مشخصا از طبقه متوسط نمی‌توان انتظار داشت برای هر نوع نیاز خود یک خودرو تهیه کند اما خرید همان یک خودروی اصلی هم باید براساس معیارهای نیاز آن‌ها باشد نه جبر بازار. ناگفته نماند که امروزه بسیاری از خانواده‌ها، دو خودرو در گاراژ خود دارند و گاه حتی یکی از آن‌ها هم متناسب با نیازهای اساسی‌شان تهیه نشده است. 

چشم توهم چشمی و علاقه شدید مردم به خودنمایی با خودرو باعث شده تا همیشه به‌دنبال گران‌ترین و بزرگ‌ترین مدل‌ها بروند درحالی‌که نیاز چندانی به آن‌ها ندارند. یک مدیر شرکت که تمام روز خود را در مسیرهای شهر تهران می‌گذراند نیازی به تویوتا لندکروزر ندارد؛ یک هاچبک هم نیاز او را برطرف می‌کند. حال می‌تواند درصورت تمایل به خرید نمونه‌های لوکسی چون بی‌ام‌و یا بنز بپردازد. بنابراین بهتر است فاکتور خودنمایی را مقداری کنترل کنیم تا خریدی رضایت‌بخش‌تر داشته باشیم.

چه خودرویی برای من بهتر است؟

اگر کشاورز یا باغ‌دار هستید و در مملو از جاده‌های طبیعی و خاکی زندگی می‌کنید بهتر است به‌جای خرید یک دستگاه پژو پارس به فکر یک وانت یا حداقل شاسی‌بلند باشید؛ چراکه این دسته از خودروها، هم برای حمل بار مناسب هستند و هم برای جاده‌های نامناسب آماده شده‌اند. در سوی دیگر، کراس‌اوورها که نسخه شهری شاسی‌بلندها به شمار می‌روند، برای آفرود و یدک‌کشی مناسب نیستند. کراس‌اوور به‌طور عمومی برای کسانی ساخته شده که می‌خواهند تجربه سواری خودروی بلندقامت را داشته باشند اما نیازی به شاسی‌بلند بزرگ ندارند. هر چند هر خودرو با هزاران دلیل و منطق گوناگون خریداری می‌شود اما بهتر است هدف ساخت و تهیه آن هم‌راستای یکدیگر باشد.

احتمالا بهترین نوع خودرو برای یک خانواده که به سفرهای درون‌شهری و برون‌شهری می‌پردازد یک سدان است؛ چراکه راحتی سواری و فضای مناسب مهم‌ترین فاکتورهای ساخت آن محسوب می‌شوند. حال اگر برخورد خریدار با جاده‌های نامناسب، مسیرهای طبیعی و گشت‌وگذار خارج از جاده بیشتر است، می‌تواند به‌سراغ کراس‌اوورهای بزرگ یا شاسی‌بلندهای کوچک مانند تیگو ۷ بروند (هرچند این دو دسته تقریبا یکسان هستند).

اگر به امورات خود درون شهر می‌پردازید، خبری از های‌وهوی طبیعت نیست یا خانواده کوچکی دارید، خرید یک هاچبک معمولی و کراس یا کراس‌اوور می‌تواند برایتان انتخاب مناسبی باشد. مهم آن است که در هرصورت، به نیازهای خود توجه ویژه‌ای داشته باشید و بیاندیشید که از خودروی خود چه می‌خواهید.

خرید خودرو سرمایه‌گذاری نیست

باوجود اینکه خرید خودرو نه‌تنها در ایران بلکه در سایر کشورها هم به‌عنوان دومین خرید سنگین یک فرد برای راه‌اندازی یک زندگی به شمار می‌رود اما نمی‌توان به آن نگاه یک سرمایه‌گذاری داشت؛ آن هم تهیه مدل‌های ارزان‌قیمت. اگر معامله‌گر خودرو نیستید یا توان خرید خودروهای خاصی چون مرسدس‌بنز S65 AMG را ندارید بهتر است این تفکر را کنار بگذارید. این وسایل کاربردی درحقیقت دارایی هستند و ارزش خود را در طی زمان از دست می‌دهند. 

راهی برای بهبود تجربه خرید وجود دارد؟

هرچند بسته بودن بازار، انحصار، دورویی در فروش، توان خرید پایین، کیفیت ساخت نامناسب، چندمنظورگی زندگی‌های امروزی و… باعث درهم شکستن مرز نیازهای یک فرد از خودرو می‌شوند اما می‌توان با نگاه منطقی به نیازهای پایه و خواسته‌مان از خودرو، از پرداخت هزینه اضافه دوری کنیم و محصولی را تهیه کنیم که رضایت بیشتری را در زندگی ما فراهم می‌کند. ممکن است با این نگاه هم باز به همان نتیجه قبل برسید اما این‌بار دلیلی قوی‌تر پشت تصمیم شما قرار دارد که در فرایند خرید به شما کمک خواهد کرد. تفکر منطقی و درست و آگاهی خریدار از نیاز خود می‌تواند نقشی اساسی در برابر کاهش فشار مالی از سوی سازندگان و فروشندگان داشته باشد. نظر شما در این‌باره چیست؟ آیا می‌توان خودروسازان و واردکنندگان را این‌گونه به توجه‌به نیاز خریدار معطوف کرد؟

-