بیوگرافی ملیس توزونگوچ بازیگر و همسرش آتاکان گورکار خلبان با عکس و ناگفته هایی از زندگی شخصی تا علایق اش را می خوانید.

بیوگرافی ملیس توزونگوچ و همسرش

ملیس توزونگوچ متولد 4 اکتبر 1994 در ترکیه ، بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون است.

تا دبیرستان درس خواند و از 17 سالگی با سریال «داستان ستاره» جلوی دوربین رفت و حالا با 165 سانتی متر قد و 51 کیلوگرم وزن ، فردی خونگرم و پرتلاش است.

خانواده

ملیس توزونگوچ (Melis Tüzüngüç) روز 12 مهر 1373 در استانبول ترکیه به دنیا آمد ، پدر و مادرش در دوران کودکی او طلاق گرفتند و او با پدربزرگ و مادربزرگش بزرگ شد.

آسیب طلاق والدین

تا 8 سالگی فکر میکرد مادربزرگش ، مادر واقعی اوست و بنا به گفته خودش به همین دلیل هیچ آسیب روحی و روانی ندیده است.

همچنان با پدرش در تماس است اما با مادرش کاملا قطع رابطه کرده اند ، او از ازدواج بعدی پدرش یک خواهر ناتنی دارد.

کودکی

از کودکی به تقلید علاقه داشت اما مقطع راهنمایی بعد از اولین تجربه تئاتر زمانی که با تشویق تماشاگران مواجه شد ، تصمیم گرفت در آینده همین مسیر را ادامه دهد.

او به تنهایی به آژانس بازیگری رفت و در آنجا دوره های لازم را گذراند و می گوید پدربزرگ و مادر بزرگش همیشه او را حمایت کردند.

جلوی دوربین

ملیس سال 2011 در 17 سالگی با سریال «داستان ستاره» اولین تجربه بازیگری خود را بدست آورد ، او در این سریال با گوکهان اوزن (خواننده) همبازی بود.

 

ترک تحصیل

او بعد از شهرت از اولین کار بازیگری تصمیم گرفت یونیفورم مدرسه اش را به سطل زباله بیاندازد و ترک تحصیل کند.

از نظر او نقشش در سریال داستان ستاره را بدون داشتن تحصیلات خاص و با تکیه بر توانایی خود کسب کرده بود پس برای ادامه راه نیازی به مدرسه نداشت.

کسب شهرت و محبوبیت

 سال 2012 با سریال «حرم سرای سلطان» کانال فاکس نامش سر زبان ها افتاد اما شهرت او یکسال بعد در 19 سالگی با سریال «پدر مردود» کنار جم داوران شروع شد.

او درکارنامه هنری خود بازی در سریال های « Şimdi Onlar Düşünsün» ، «پدر عزیز است» و «پرنده های بی بال» را دارد.

فعالیت تئاتری

ملیس سال 2015 با تئاتر «شکلات داغ» به کارگردانی اوزگور شاهباز توانایی خود را به نمایش گذاشت و با توجه به استقبال مردم این نمایش دو سال روی صحنه بود.

روابط عاشقانه

ملیس توزونگوچ از سال 2019 رابطه عاشقانه ای را با یک خلبان هواپیما بنام «آتاکان گورکار» آغاز کرده و حالا باهم زندگی می کنند.

این دختر دیوانه است

حالات روانی متغییری دارم گاهی اوقات پیش می آید کارهایی میکنم که بقیه میگویند این دختر دیوانه است و چند دقیقه بعد شروع به گریه میکنم.

اما خودم را میشناسم و در هر حالت روانی بر خودم مسلطم.

منبع شادی

منبع الهام دیگران بودن برایم بزرگ ترین منبع شادی است ، تا موقعی که زنده ام دوست دارم الهام بخش دیگران باشم و اگر بتوانم این را حقیقتا حس کنم با خودم خواهم گفت که بلاخره موفق شدم.

علاقه به کار کردن

کار کردن را خیلی دوست دارم . اگر کار نکنم ، فعالیت و تحرک نداشته باشم و فکر نکنم نمیتوانم به زندگی ادامه بدهم.

تخلیه انرژی هنگام کار کردن حقیقتا نعمتی بزرگ است ، افراد زیادی دورم هستند که از کار کردن بدشان می آیند ؛ به کسانی که به کارشان ارزش قائل نباشند احترام نمیگذارم.

دیدگاهش به عشق

با دیدگاه کبوتر با کبوتر ، باز با باز موافق نیستم ، چه کسی این ارزش ها را تعیین میکند؟ به دیدگاه بقیه افراد و نظر سوم شخص احترام قائلم اما آتچه خودت حس میکنی مهم تر است.

اهمیت دادن به آرزوها

هرکجا که میخواهی برو ، هرکاری که میخواهی انجام بده ، با هرکسی که میخواهی وقت بگذران و به دنبال آرزو ها و اهدافت برو.

پارتی نداشتم

در این عرصه هیچگونه پارتی نداشتم ؛ عمو و دایی و خاله هیچکدام نبود بلکه جایگاهی که در آن هستم حاصل زحمات خودم است  ، ذاتا اگر داشتم احتمالا الان جای دیگری بودم.

اهداف آینده

میخواهم فیلمنامه فیلمم را بنویسم و برای این موضوع دست به کار شده ام ، میخواهم خودم را بیشتر بشناسم و در این مسیر به موفقیت برسم.

دلم میخواهد منبع الهام باشم و از خود اثری به جا بگذارم.

علاقه به موسیقی

چند قطعه هست که خودم خوانندگی و ترانه سرایی آن را بر عهده گرفته ام.

موسقی در تمامی بخش های زندگی ام وجود دارد و از بچگی به آن علاقه داشتم ، فعلا هدفم فقط بازیگری است اما اگر روزی وارد عرصه موسیقی شدم تعجب نکنید !