شاید تا به حال اسم روانکاوی به گوش شما خورده باشد، روانکاوی یک رویکرد نسبت به بیماری های روانی است که در آن سعی میشود با آوردن افکار و امیال ناخودآگاه به حیطۀ آگاهی، به درمان فرد و یا بهتر بگوییم به هدایت فرد به سمت تعادل روانی منجر بشود. خالی از لطف نیست که نظریه فروید درباره اعتیاد را مورد بررسی قرار بدهیم.

حیطه اعتیاد یکی از مباحثی است که امروزه جوامع با آن دست به گریبان هستند، روانشناسان و روانکاوان نیز جزو کسانی هستند که به نوعی در خط مقدم مبارزه با اعتیاد قرار دارند. فروید یکی از روانکاوان مطرح تاریخ است که با نظریات منحصر به فرد خود جهان را متحول کرد. در این مقاله سعی داریم نظریه فروید درباره اعتیاد را مورد بررسی قرار بدهیم. پس تا انتها با ما همراه باشید و در آخر نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.

12

 
 

روانکاوی چیست؟

 
 

همانطور که در مقدمه مطرح کردیم، روانکاوی یک رویکرد نسبت به بیماری های روانی یا به طور کلی نسبت به تمامی رویداد های زندگی است، زیرا اگر این رویکرد را محدود به بیماری های روانی کنیم، حق مطلب به خوبی ادا نشده است. برای آشنایی با نظریه فروید درباره اعتیاد لازم است که این مفاهیم را یاد بگیریم. در روانکاوی مشکلات و معضلات افراد بر دو محور قابل توجیه هستند:

1. لذت جنسی

2. پرخاشگری

از این دو به عنوان انرژی زندگی یا انرژی مرگ نیز یاد میکنند. فروید مفاهیم اساسی دیگری را نیز مطرح میکند که در ادامه به آن ها به صورت مختصر می پردازیم.

شخصیت از دیدگاه فروید و ارتباط آن با نظریه فروید درباره اعتیاد

فروید شخصیت را به سه حیطه تقسیم میکند: 1. نهاد 2. خود 3. فراخود. نهاد آن قسمتی از شخصیت است که بسیار خودخواه و لذت طلب است و بر پایه اصل لذت فعالیت میکند، نهاد خواسته های فراوانی دارد که نیاز دارد آن ها را ارضا کند. خود این وظیفه را برعهده دارد که خواسته های نهاد را تا میزانی که آسیب زننده نباشد براورده کند همچنین فراخود آن قسمتی از شخصیت را شامل میشود که بایدها و نباید ها را تعیین میکند. در واقع وظیفه حفظ تعادل در این چرخه بر عهدۀ خود قرار دارد.

در یکی از تبیین هایی که در این زمینه انجام شده است، اعتیاد را معلول اختلال در عملکرد خود میدانند، زیرا اگر خود به خوبی نتواند تعادل را برقرار سازد، فرد نمیتواند در برابر تکانه هایی که میل به اعتیاد را بر می انگیزند مقاومت کند.

همچنین مطرح شده است که افرادی که فراخود سخت گیری دارند برای فرار از آن حجم از اضطراب و استرس به صورت ناخودآگاه تا مرحله دهانی واپس روی میکنند. این افراد در اثر مکانیزم دفاعی واپس روی ، تثبیت و سخت گیری فراخود به سمت الکل کشیده میشوند.

مراحل رشد روانی جنسی فروید و ارتباط آن با نظریه فروید درباره اعتیاد

برای اینکه بتوانیم نظریه فروید درباره اعتیاد را بهتر درک کنیم، نیاز است که با یک مفهوم بسیار مهم و اساسی در نظریه فروید آشنا شویم. فروید برای رشد مراحلی قائل هست که هرکدام از این مرحله ها ویژگی های خاص خود را دارند. این مراحل عبارت اند از:

  1. مرحله دهانی: در این مرحله که از تولد تا سن یک سالگی کودک به طول می انجامد، راه ارتباطی کودک با جهان اطراف از طریق دهان است، در واقع مرکز لذت در کودک دهان اوست، به این خاطر است که کودک در این مرحله با مکیدن سینه مادر آرام میگیرد و حس خوبی به او دست میدهد. افرادی که به مواد مخدر یا سیگار اعتیاد دارند در این مرحله تثبیت شده اند. تثبیت یکی از مکانیزم هایی است که در تبیین نظریه فروید درباره اعتیاد، در ادامه به آن می پردازیم.
  2. مرحله مقعدی: این مرحله از سن یک تا سه سالگی کودک می باشد. در واقع فروید مطرح میکرد که انرژی جنسی در ناحیه مقعد متمرکز است، به همین خاطر بسیار ملاحظه میشود که در این سن کودکان مدفوع خود را نگه میدارند. در این مرحله به کودک باید آموزش داد که این نیاز را به خوبی رفع کند، اگر در این مرحله سهل انگاری شود در آینده کودک به فردی شلخته و آشفته تبدیل میشود و همچنین اگر سخت گیری شود فرد ممکن است انسانی بسیار خشک یا وسواسی بار بیاید.
  3. مرحله آلتی: این مرحله در واقع از سه تا پنج سالگی می باشد. تمرکز اصلی قوای جنسی بر روی اندام های جنسی متمرکز است. در این مرحله کودک نسبت به جنسیت کنجکاو میشود. روانشناسان توصیه میکنند که کودکان این سن را که از دو جنس هستند با یکدیگر تنها نگذاریم، زیرا ممکن است سعی در اکتشافاتی کنند که در آینده برای آنان مشکل ساز خواهد شد.
  4. دوره نهفتگی: این دوره از سن 5 سالگی شروع میشود و تا زمان بلوغ ادامه دارد، در این سن و سال بهترین موقعیت برای آموزش های اجتماعی، فرهنگی و هنری یا به توضیح بهتر فرصت یادگیری فضیلت ها بوجود می آید. در این مرحله باید کودک را درگیر یادگیری کنیم زیرا انرژی و قوای جنسی بر این مسئله تمرکز کرده است.
  5. مرحله تناسلی: این دوره از بلوغ تا پایان عمر می باشد، اگر فرد در دوره های قبل با مشکلی خاص و عقده ای حل ناشده مواجه نشده باشد و تمامی مشکلات را حل کرده باشد فردی مفید و دارای شخصیتی سالم خواهد بود.
  6. همانطور که اشاره شد نظریه فروید درباره اعتیاد در مرحله دهانی قابل توجیه است. البته این مسئله به واسطه مکانیزم دفاعی تثبیت مطرح میشود.
 
 

مکانیزم های دفاعی در نظریه فروید درباره اعتیاد

اگر بخواهیم نظریه فروید درباره اعتیاد را مورد بررسی قرار بدهیم باید با مفهوم بنیادینی به اسم مکانیزم های دفاعی آشنا شویم. این مکانیزم های دفاعی درواقع پاسخ هایی هستند که غالبا ناخودآگاه هستند و در حیطۀ ناهشیار قرار میگیرند. مکانیزم های دفاعی فروید انواع مختلفی دارند که هر کدام در موقعیت های مختلف فعال میشوند و خود را ابراز میکنند.

مکانیزمی که ما قصد داریم درباره آن صحبت کنیم، تثبیت نام دارد. در تعریف این مکانیزم میتوان اینگونه گفت که فرد در یکی از مراحل رشد روانی-جنسی که مطرح شد تثبیت میشود و گیر میکند، این مکانیزم زمانی نمود پیدا میکند که فرد در موقعیت های استرس زا و دارای اضطراب بالا قرار میگیرد.

نظریه فروید درباره اعتیاد به این خاطر با این مکانیزم گره خورده است که افراد معتاد که سعی میکنند لذت فراوانی را از طریق الکل، سیگار و یا دیگر مواد مخدر تجربه کنند در واقع دارند رفتارهای مرحله دهانی را به نوعی تکرار میکنند. یعنی این سیگار کشیدن فرد برای ناخودآگاه او نقش مکیدن را بازی میکند. به همین خاطر است که افراد سیگاری وقتی در شرایط سخت قرار میگیرند حتما سیگار میشکند تا آرامش خود را بدست بیاورند. دقیقا شبیه همان نوزادی که به هنگام گریه کردن سینه مادر را می مکد یا پستانک میخورد.

سوال اینجاست که چرا افراد در این مرحله تثبیت میشوند؟

در واقع اگر فرد در آن زمانی که در مرحله رشدی دهانی قرار داشته است بیش از حد ارضا شده باشد یا مورد محرومیت قرار گرفته باشد باعث میشود که فرد در این مرحله تثبیت شود.

-