هوش هیجانی به معنای توانایی شناخت و مدیریت احساسات خود و دیگران است. این هوش عامل بزرگی در موفقیت فردی در زندگی و کار است. هوش هیجانی را می‌توان یاد گرفت و در خود تقویت کرد.

 22
 
  •  
 

در دنیایی که زندگی می‌کنیم، اغلب هوش را به عنوان توانایی فرد برای درک مفاهیم و سرعت یادگیری آنها تعریف می‌کنیم؛ اما هوش تنها در این مفاهیم خلاصه نمی‌شود. هوش فقط یک نوع نیست؛ هوش هیجانی یا هوش عاطفی نوع دیگری از هوش است. همان‌طور که توانایی بیان و مدیریت احساسات فردی در زندگی امری ضروریست، توانایی درک، تشخیص و واکنش به احساسات دیگران نیز واجب و لازم است. دنیایی را تصور کنید که در آن فرد نمی‌تواند بفهمد که دوستش غمگین، یا همکلاسی‌اش عصبانی است.

هوش هیجانی چیست؟

در ابتدا بهتر است یک تعریف کلی از هوش هیجانی ارائه کنیم. هوش احساسی یا هیجانی که با عنوان EI (Emotional Intelligence) نیز شناخته می‌شود، به توانایی شناسایی و مدیریت احساسات خود و احساسات دیگران اشاره دارد. در واقع هوش هیجانی به معنای توانایی مهار احساسات و به کار بردن آنها در کارهایی مانند تفکر و حل مسئله است. امروزه از هوش هیجانی به عنوان یکی از مؤلفه‌های ذاتی موفقیت در افراد یاد می‌شود. پیش‌بینی و درک رفتار دیگران به ما کمک می‌کند تا در مواقع ضروری بهترین تصمیم را بگیریم. بنابراین مهم است که بدانیم هوش عاطفی چیست و چه مؤلفه‌هایی را در برمی‌گیرد؟

توانایی درک احساسات دیگران و مدیریت احساسات خود می‌تواند منجر به کاهش استرس، برقراری ارتباط موثر، همدلی با دیگران، غلبه بر چالش‌ها و خنثی کردن تعار‌ض‌ها شود. هوش عاطفی یا ای کیو به شما کمک می‌کند تا روابط قوی‌تری ایجاد کنید، در مدرسه و محل کار موفق شوید و به اهداف شغلی و شخصی خود برسید. همچنین به شما کمک می‌کند تا با احساسات خود ارتباط برقرار کنید و تصمیمات آگاهانه‌ای در مورد آنچه برای شما مهم است بگیرید.  

 

ریشه های تئوری هوش هیجانی از نگاه روانشناسان و پیشینه تاریخی آن

تئوری هوش هیجانی توسط پیتر سالووی و جان دی مایر در دهه ۱۹۹۰ معرفی شد و به وسیله دانیل گولمن بیشتر توسعه یافت و به عموم مردم ارائه شد. به گفته گلمن، هوش عاطفی بزرگ‌ترین پیش‌بینی‌ کننده موفقیت در محیط کار است. این مفهوم که به عنوان ضریب احساسی یا EQ نیز شناخته می‌شود، در سال‌های اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته و مقبولیت گسترده‌ای در بین روانشناسان پیدا کرده است.

با این حال، برخی از روانشناسان معتقدند از آنجایی که EQ را نمی‌توان از طریق آزمون‌های روان سنجی مثل انواع تست هوش عمومی مورد ارزیابی قرار داد، این مفهوم فاقد قدرت توضیحی واقعی است. اما برادبری و گریوز توانستند با طرح پرسشنامه‌ای، این مشکل را حل کنند و توانایی ارزیابی آن را نیز به دست آورند. ادوارد تورندایک از روانشناسانی است که در حوزه هوش احساسی تحقیقاتی انجام داد و به نتایجی در مورد اثبات وجود آن دست یافت.

دکتر بار-ان از دیگر افرادی بود که حدود ۲۰ سال از وقت خود را صرف معرفی شیوه‌ای برای اندازه‌گیری EI کرد. بار-ان در طول این مدت مطالعاتی را بر روی بیش از ۱۱۰۰۰۰ نفر در سراسر جهان انجام داد. تست ای کیو بار-ان رفتار هوش هیجانی و اجتماعی را اندازه‌گیری می‌کند. این تست ۱۳۳ آیتم را بر اساس پنج شاخص مورد بررسی قرار می‌دهد.

هوش هیجانی یعنی توانایی مهار احساسات و به کار بردن آنها در کارهایی مانند تفکر و حل مسئله. این هوش بزرگ‌ترین عامل موفقیت در محیط‌های کاری است.

تفاوت EQ و EI (هوش هیجانی و ضریب عاطفی) چیست؟

EI یا Emotional Intelligence به توانایی ذاتی فرد اشاره دارد. هر فرد با پتانسیل خاصی برای حساسیت عاطفی، حافظه عاطفی، پردازش عاطفی و توانایی یادگیری عاطفی متولد می‌شود. این چهار جزء ذاتی هستند که هسته هوش هیجانی فرد را تشکیل می‌دهند. این پتانسیل ذاتی می‌تواند با تجارب زندگی آسیب ببیند یا توسعه یابد؛ به ویژه با درس‌های عاطفی که توسط والدین، معلمان و خانواده در دوران کودکی و نوجوانی تدریس می‌شود. تأثیر این درس‌ها منجر به چیزی می‌شود که ما از آن به عنوان سطح «EQ» یاد می‌کنیم. “EQ” نشان دهنده یک معیار نسبی از رشد سالم یا ناسالم EI ذاتی فرد است و این اصلی‌ترین تفاوت ای کیو و ای آی است.

EQ مخفف چیست؟

کلمه EQ مخفف Emotional Quotient یا ضریب عاطفی است. این ضریب پیشرفت توانایی فرد در شناسایی احساسات خود و دیگران را در طول زندگی تعیین می‌کند.

 

مولفه‌های اساسی هوش هیجانی چیست؟

به گفته سایت helpguide هوش هیجانی را می‌توان در قالب چهار مؤلفه اصلی عنوان کرد:

۱. خود مدیریتی

خود مدیریتی به این معناست که شما می‌توانید احساسات و رفتارهای تکانشی خود را کنترل کنید؛ این احساسات را به روش‌های سالم مدیریت کرده و با شرایط در حال تغییر سازگار شوید.

۲. خودآگاهی

خودآگاهی یکی دیگر از مؤلفه‌های EI است. خودآگاهی به این معناست که شما احساسات خود و چگونگی تأثیر آنها بر افکار و رفتارتان را بیشتر و بهتر از هر کسی می‌شناسید.

۳. آگاهی اجتماعی

آگاهی اجتماعی یعنی اینکه شما می‌توانید احساسات، نیازها و نگرانی‌های افراد دیگر را درک کنید، نشانه‌های عاطفی را دریافت کنید، از نظر اجتماعی احساس راحتی کرده و پویایی قدرت را در یک گروه یا سازمان تشخیص دهید.

۴. مدیریت روابط

شما می‌دانید که چگونه روابط خوب را ایجاد کرده و آن را حفظ کنید، به وضوح ارتباط برقرار کنید، الهام بخش دیگران باشید، در یک تیم به خوبی کار کرده و تعارض را مدیریت کنید.

بر اساس این چهار مولفه می‌توان پاسخ صحیحی به سؤال هوش هیجانی چیست ارائه داد.

شناخت احساسات خود و کنترل و سازگار کردن آنها، درک احساسات و نگرانی‌های دیگران و مدیریت روابط و تعارضات از مولفه‌های اصلی هوش هیجانی هستند.

تشخیص هوش هیجانی با نشانه های ظاهری

در تعریف هوش هیجانی، عنوان کردیم که این هوش مجموعه‌ای از مهارت‌ها و رفتارهایی است که می‌توان آنها را آموخت و توسعه داد. در این بخش به بررسی برخی از علائم مشخص از افراد با EQ پایین و EQ بالا، می‌پردازیم.

افراد با EQ بالا:

  • ارتباط بین احساسات و نحوه رفتار را به خوبی درک می‌کنند.
  • در موقعیت‌های استرس‌زا آرام و خونسرد هستند.
  • آنها قادرند دیگران را برای رسیدن به یک هدف مشترک تحت تأثیر قرار دهند.
  • با افراد سرسخت با درایت و دیپلماسی برخورد می‌کنند.

افراد با EQ پایین:

  • این افراد اغلب احساس می‌کنند که سوء تفاهم به وجود آمده است.
  • زود ناراحت می‌شوند.
  • تحت تأثیر احساسات قرار می‌گیرند.
  • در قاطع بودن مشکل دارند‌.
 
 

مثال هایی از به کارگیری هوش هیجانی زندگی و کار

پرداختن به چند مثال ساده در مورد هوش عاطفی، به خوبی ماهیت آن را برای شما روشن خواهد کرد و می‌توان بر اساس آن به سوال هوش هیجانی چیست و چه کاربردی دارد پاسخ داد. به گفته سایت simplypsychology نمونه ای از هوش هیجانی که در زندگی روزمره ما دیده می‌شود عبارت است از :

افراد موفق از کمبودهای خود غافل نیستند. با این حال، آنها انگیزه‌ای برای بهبود هر روز خود دارند. برای تبدیل شدن به یک فرد موفق، باید خودآگاهی را توسعه دهید تا نقاط ضعف خود را بشناسید و بر آنها غلبه کنید.

مثالی از هوش هیجانی در محیط کار:

یک مدیر تجاری با هوش احساسی بالا با اعضای هیئت مدیره شرکت، شرکا، سایر سهام‌داران و حتی رقبای صنعت پیوند قوی دارد. اینها نمونه‌هایی از هوش هیجانی در محیط کار هستند که با درک این که هوش هیجانی چیست می‌توان به آنها دست یافت.

کاربرد هوش هیجانی در مدیریت کسب و کار

در قسمت‌های قبل اشاره کردیم که هوش هیجانی یکی از مولفه‌های اصلی موفقیت در کسب و کار است. از آنجایی که شخصیت‌ هر فرد با دیگری تفاوت دارد، ایجاد هوش عاطفی در محیط کار نیازمند تلاش مداوم است. هر کسی که تا به حال در یک محیط کاری رسمی کار کرده، می‌تواند اهمیت افزایش همدلی در این فضا را تایید کند. افراد با هوش هیجانی بالا می‌توانند یک محیط کار همدلانه ایجاد کنند. چند نمونه از کاربردهای هوش هیجانی در محیط کار در بخش زیر آورده شده است.

  • مردم بدون ترس از توهین، عقاید خود را با همکاران در میان می‌گذارند.
  • شور و شوق کارمندان زمانی که ابتکارات جدید معرفی می‌شود، مشهود است.
  • انعطاف‌پذیری وجود دارد.
  • کارمندان خارج از محل کار زمانی را با هم می‌گذرانند.
  • مشارکت فعال در جلسات امری عادی است.
 

راه های تقویت هوش هیجانی

پس از صحبت در مورد این که EI چیست و چه اهمیتی دارد، نوبت به معرفی راهکارهایی برای تقویت آن می‌رسد. اقدامات زیر شما را به خودآگاهی، همدلی و مهارت‌های اجتماعی بهتر هدایت می‌کند.

گام اول:

احساسات خود را بشناسید و سعی کنید در مورد آن صحبت کنید. در حال حاضر چه احساساتی دارید؟ می‌توانید نام آنها را ذکر کنید؟ وقتی در یک موقعیت استرس‌‎زا قرار می‌گیرید، معمولاً چه احساساتی ایجاد می‌شود؟ یک لحظه وقت گذاشتن برای نام گذاری احساسات گامی مثبت در راستای افزایش بهره‌وری ای کیو است.

گام دوم:

سعی کنید از دیگران بازخورد دریافت کنید. با پرسش از مدیران، همکاران، دوستان یا خانواده، میزان درک خودتان را بررسی کنید. برای مثال، از آنها بپرسید که چگونه به موقعیت‌های دشوار واکنش نشان می‌دهید، چقدر سازگار یا همدل هستید، و یا اینکه چقدر خوب یک درگیری را مدیریت می‌کنید.

گام سوم:

مطالعه داستان دیگر افراد، همدلی را در ما بهبود می‌بخشد. خواندن داستان‌ها از دیدگاه دیگران به ما کمک می‌کند تا در مورد افکار، انگیزه‌ها و اعمال آنها بینش پیدا کنیم و به آگاهی اجتماعی دست یابیم.

 

مغز هیجانی چیست؟

همان‌طور که احتمالا تا به اینجا متوجه شده‌اید، وظیفه مغز در بدن تنها تفکر و فرمان نیست. هیجانات بخش مهمی از عملکرد مغز را تشکیل می‌دهند. این که شما در حین انجام یک عمل منطقی چه احساسی دارید، به عملکرد هیجانی مغز اشاره دارد. همان‌گونه که ما در مورد تفکر خود قادر به تصمیم‌گیری هستیم، در مورد هیجانات و احساسات نیز می‌توانیم مغز را کنترل کنیم. مغز هیجانی به ما کمک می‌کند تا در مورد برخورد با دیگران تصمیم درست بگیریم و آنها را درک کنیم. بنابراین پیش از شناخت این که هوش هیجانی چیست، آگاهی از وجود قسمت هیجانی در مغز می‌تواند اطلاعات مفیدی در اختیارمان قرار دهد.

اهمیت تقویت هوش هیجانی در بالا بردن سطح کیفیت زندگی

پس از اطلاع از این که هوش هیجانی چیست، دانستیم که این افراد باهوش نیستند که به موفق‌ترین یا کامل‌ترین انسان‌ها تبدیل می‌شوند. احتمالاً فردی را می‌شناسید که از نظر تحصیلی درخشان است و در عین حال از نظر اجتماعی و در کار یا روابط شخصی خود ناموفق و ناتوان است. هوش یا آی کیو به تنهایی برای رسیدن به موفقیت در زندگی کافی نیست. بله، ضریب هوشی می‌تواند به شما کمک کند وارد دانشگاه شوید، اما این EQ شما است که کمک می‌کند استرس و احساسات را هنگام مواجهه با امتحانات نهایی مدیریت کنید. IQ و EQ در کنار هم وجود دارند و زمانی مؤثرتر هستند که با یکدیگر به کار گرفته شوند.

تنها باهوش بودن و داشتن IQ بالا برای موفقیت کافی نیست. شما باید بتوانید هیجانات و احساسات خود و دیگران را بشناسید تا تصمیم‌های بهتری بگیرید و روابط سالمی بسازید.

برای کنترل هوش هیجانی چه کنیم؟

کنترل هوش هیجانی را شاید بتوان به عنوان اصلی‌ترین مؤلفه در افزایش بهره‌وری از آن دانست. شما باید بدانید که چگونه می‌توان هوش عاطفی را کنترل و سپس از آن در جهت رسیدن به خواسته‌ها استفاده کرد. برای مهار احساسات و عواطف و تسلط بر آنها، بهترین راه مطالعه منابع مهم این حوزه و همچنین مراجعه به روانشناس در دکترتو است. یک روانشناس راهکارهایی را در اختیار شما قرار می‌دهد که با استفاده از آنها می‌توانید کنترل هیجانات خود را در دست بگیرید.

 

منابع مهم در مورد هوش هیجانی

خوشبختانه در سالیان اخیر منابع بسیار ارزشمندی در مورد این که هوش هیجانی چیست و چه تاثیری در زندگی افراد دارد، نوشته شده است. اگر علاقمند به کسب اطلاعات بیشتر در مورد EI هستید می‌توانید از این منابع استفاده کنید. برخی از مهم‌ترین منابع در این قسمت آورده شده است که شامل مقالات و کتاب‌ها هستند.

مقالات مهم در زمینه تقویت هوش هیجانی:

  • چرا شفقت یک تاکتیک مدیریتی بهتر از سرسختی است؟ (Why Compassion Is a Better Managerial Tactic Than Toughness)
  • چرا نگرش مهمتر از IQ است؟ (Why Attitude Is More Important Than IQ)
  • 7 سوال مصاحبه که هوش هیجانی را تعیین می‌کند (7 Interview Questions That Determine Emotional Intelligence)

کتاب هایی که به تقویت هوش هیجانی کمک می کنند:

  • 10 مورد ضروری HBR در مورد هوش عاطفی (اثر دانیل گلمن و سایر متخصصان)
  • یک ذهن کاملاً جدید (اثر دن پینک)

برای آموزش هوش هیجانی از کودکی چه کنیم؟

تقویت مهارت‌های هوش احساسی از دوران کودکی بیشترین اثر را بر ذهن دارد. تحقیقات نشان می‌دهد، کودکانی که هوش هیجانی بالاتری دارند بهتر می‌توانند توجه کنند، در مدرسه مشارکت بیشتری داشته باشند و روابط مثبت و همدلی بیشتری را تجربه کنند. هوش عاطفی شامل سه شایستگی اساسی مانند شناخت، بیان، درک مدیریت و تنظیم هیجانات است. اگرچه برخی از مهارت‌های هوش عاطفی در افراد مختلف متفاوت هستند، اما می‌توان با آموزش دادن به کودکان، این مهارت را در آنها تقویت کرد.

 
 

سوالات متداول شما

در این بخش به سؤالات شما در مورد هوش هیجانی پاسخ می‌دهیم. اگر سؤالی دارید که در این مطلب پاسخی برای ان پیدا نکرده‌اید، لطفا سؤال خود را در انتهای این مطلب برای ما کامنت کنید تا کارشناسان ما در اولین فرصت به آن پاسخ دهند.

هوش هیجانی بالا چه معایبی دارد؟

افراد با هوش عاطفی بالا ممکن است از ترس آسیب رساندن به احساسات دیگران، در ارائه بازخورد منفی دچار مشکل شوند.

افراد با EI پایین در چه مواردی ضعف دارند؟

افرادی که مهارت‌های عاطفی کمتری دارند، بیشتر مشاجره می‌کنند، روابط با کیفیت پایین‌تر و مهارت‌های مقابله عاطفی ضعیفی دارند.

چگونه می توان هوش هیجانی را در کودکان تقویت کرد؟

خانواده و مدرسه مهم‌ترین ارکانی هستند که می‌توانند به تقویت هوش عاطفی کودک کمک کنند.

هوش هیجانی یک دانش است یا مهارت؟

هوش احساسی، دانش، ظرفیت، مهارت یا توانایی درک فرد را برای شناسایی، ارزیابی و مدیریت احساسات خود، دیگران و گروه‌ها توصیف می‌کند. افرادی که دارای هوش هیجانی بالایی هستند، خود را به خوبی می‌شناسند و همچنین می‌توانند احساسات دیگران را درک کنند. بنابراین این هوش مهارتی است که با کسب دانش همراه شده و می‌تواند ارتقا پیدا کند.

آیا هوش اجتماعی همان هوش هیجانی است؟

برخی از افراد به اشتباه هوش هیجانی و هوش اجتماعی را یکی تصور می‌کنند؛ اگر چه این دو مفهوم شباهت‌هایی با هم دارند اما یکی نیستند. تفاوت اصلی بین هوش اجتماعی و هوش هیجانی در این است که هوش هیجانی، توانایی تشخیص احساسات خود و احساسات دیگران است در حالی که هوش اجتماعی توانایی درک و تعامل با افراد است. این هوش در حقیقت به توانایی فرد در درک و مدیریت روابط بین فردی اشاره دارد. با دانستن این که هوش هیجانی چیست به خوبی می‌توانید تفاوت این دو مفهوم را متوجه شوید.

رابطه هوش هیجانی با دروغگویی چیست؟

روانشناسان معتقدند که فرآیندهای پیچیده مغزی که در فرمول‌بندی یک دروغ دخیل هستند، نشانگر هوش اولیه کودک است. با این وجود، دروغ گفتن منجر به کاهش هوش هیجانی در افراد مختلف می‌شود. افرادی که زیاد دروغ می‌گویند معمولا احساسات دیگران را کمتر تشخیص می‌دهند.

 
 

نتیجه گیری و راهنمای مراجعه به پزشک

هوش هیجانی به توانایی درک، کنترل و ارزیابی احساسات اشاره دارد. به اعتقاد بسیاری از روانشناسان این هوش اهمیت زیادی در موفقیت فرد در زندگی دارد و بسیار مهم است. برخی از محققان معتقدند که EI را می‌توان آموخت و تقویت کرد. این یک ادعای کاملا درست است. شما می‌توانید با دیدن آموزش، هوش هیجانی را در خود و کودکتان تقویت کنید. روانشناسان و متخصصان این حوزه می‌توانند به شما در رسیدن به این هدف کمک کنند.

-