«خسوف» از سریالهای تازه تولید شبكه نمایش خانگی است كه برای پخش از نماوا ساخته شده است. سریالی كه چند ویژگی كنجكاویبرانگیز در كنار چند امتیاز بالقوه دارد كه امید به بالفعل شدن آنها و موفقیت كار را پررنگ میكند. این سریال به كارگردانی مازیار میری و تهیهكنندگی همایون اسعدیان ساخته شده؛ دو سینماگر حرفهای كه تجربه موفق «سعادت آباد» را در كارنامه دارند و همكاری مشتركشان نوید تكرار آن خاطره خوب را میدهد. میری در تلویزیون نیز مجموعههای «گاو صندوق»، «فرات»، «گاهی به پشت سر نگاه كن» و «هیئت مدیره» را ساخته است.
نكته قوت دیگر سریال «خسوف» حضور فیلمنامهنویسان مستقل به عنوان نویسندگان این اثر است كه مروری بر فیلمها و سریالهای میری، نهادینه بودن دیدگاه او را در این خصوص تثبیت میكند. درحالیكه بخش اعظم كارگردانان ترجیح میدهند از قصهها و فیلمنامههایی به قلم خود برای مولفنمایی و مال خود كردن تفكر كلی اثر (البته به شكل ظاهری) بهره ببرند؛ غافل از آنكه اندیشه در همه وجوه یک اثر تزریق میشود نه فقط به واسطه فیلمنامه. او از «قطعه ناتمام» به قلم زنده یاد كامبوزیا پرتوی، «به آهستگی» نوشته پرویز شهبازی و «پاداش سكوت» نوشته فرهاد توحیدی تا «كتاب قانون» به قلم محمد رحمانیان، «سعادت آباد» و «سارا و آیدا» نوشته امیر عربی و همچنین «حوض نقاشی» نوشته حامد محمدی، این دغدغهمندی نسبت به حضور نویسندگان حرفهای در آثارش را داشته است.
سریالهای تلویزیونی او نیز از این ویژگی برخوردار بودهاند و حالا میری در اولین تجربه سریال شبكه نمایش خانگی نیز از حضور مهدی شیرزاد و حسین ترابنژاد به عنوان فیلمنامهنویس بهره برده كه هر یک تجربههای مشترک و مستقل متعددی در كارنامه دارند. این ویژگی در مورد سریالسازی و به طور خاص در مورد سریالهای نمایش خانگی كه معمولاً چند فصل هستند، نقش مهمی در ارتقای كیفی فیلمنامه دارد و همچنین دست كارگردان را برای مانور دادن در حیطه خود و احاطه بر كلیت اثر بازمیگذارد تا بتواند به عنوان تفكر محوری ناظر بر همه وجوه و جزئیات باشد و كاری خوشساخت تحویل مخاطب دهد.
ویژگی دیگری كه كنجكاوی برای تماشای سریال «خسوف» را بالا میبرد، گروه بازیگرانی است كه برای این مجموعه انتخاب شده و تركیبی از بازیگران حرفهای و نامآشنا در كنار چهرههای جدید هستند كه قرار است به واسطه این كار به مخاطبان معرفی شوند. امتیازی كه یادآوری تجربه موفق «قورباغه» بخصوص در بخش معرفی بازیگران جوان و خوشآتیه است كه متناسب با متن و شخصیتهای خلقشده بر روی كاغذ، مخاطب را با لذت كشف و غافلگیری مواجه كرد و بازیگرانی تازه به پروژههای مختلف تقدیم كرد.
این ویژگی تازگی و بكر بودن بازیگران و بستری كه میتواند برای همراه شدن مخاطب به واسطه كنجكاوی و نداشتن پیشزمینه از نقشآفرینان ایجاد كند، نكته مهمی است كه متأسفانه در سینما و تلویزیون و این روزها در شبكه نمایش خانگی كمتر به آن توجه میشود. در بخش اعظم آثار، مخاطب با بازیگرانی آشنا و تكراری حتی در تركیب با یكدیگر به عنوان زوج، رقیب، دوست، والدین، بدمن و… مواجه است كه چه بسا از همان ابتدا روابط و كنش و واكنشهایشان قابل پیشبینی باشد و در نهایت جذابیتی برای همراهی، پیگیری و كشف باقی نمیماند.
در سریال «خسوف» كه سوژهای عاشقانه و جوانانه دارد؛ در كنار بازیگران حرفهای و شناختهشده همچون امین تارخ، مسعود كرامتی، علی عمرانی، شمسی فضل اللهی، ستاره اسكندری، حسین فلاح و شهره سلطانی، جوانان نام آشنایی مثل پوریا رحیمی سام كه خوش درخشیده در كنار چهرههای جدید یا كمتر شناختهشده همچون مینو شریفی، المیرا دهقانی، سجاد بابایی، پریا مجللی، فریبا خادمی، نیکآفرید سماواتی، نسیم یعقوبی، كسرا پرتوی، مهدیس توكلی و… حضور دارند كه برخی سابقه تئاتری هم در كارنامه خود دارند. این تركیب با تكیه بر ذهن خالی مخاطب نسبت به این بازیگران میتواند در روند درام نیز پویایی و جذابیت كشف را به همراه داشته و كنجكاوی برای ارتباط با كلیت كار را بیشتر كند.
با تكیه بر این نكات به نظر میآید در سریال «خسوف» بستر خوبی فراهم شده تا امتیازهای بالقوه اشاره شده به فعلیت مناسب رسیده و تماشاگر یك سریال جذاب با تكیه بر سابقه خوب كارگردان و تهیهكننده در تركیب با درامی حسابشده و بازیگران كنجكاویبرانگیز باشیم.
-