Pain Hustlers محصول سال ۲۰۲۳ آمریکا و فیلمی در ژانر درام و جنایی است؛ که دیوید یتس (David Yates) بر اساس فیلمنامه‌ای از ولز تاور (Wells Tower) آن را کارگردانی کرده است. با این وجود داستان اصلی متعلق به کتابی با همین نام و اثر ایوان هیوز (Evan Hughes) می‌باشد. این فیلم که توسط کمپانی نتفلیکس توضیع شده است در ۱۲۳ دقیقه به اجرا در آمده.

 
20
 
 

در Pain Hustlers امیلی بلانت (Emily Blunt) به عنوان کاراکتر اصلی و در نقش لایزا، کریس ایوانز (Chris Evans) اندی گارسیا (Andy García) کاترین اوهارا (Catherine O’Hara) برایان دارسی (Brian d’Arcy James) و چندی دیگر به عنوان دیگر کاراکتر‌های محوری داستان، ایفای نقش می‌کنند.

زنی که انتظار موفقیت را نداشت!

Pain Hustlers داستان مادر مجردی به نام لایزا را روایت می‌کند که شغل درست و حسابی با درامد خوب ندارد و باید خرج زندگی فرزند نوجوانش را هم بدهد. برای تامین مخارج زندگی در یک کلوب شبانه کار می‌کند. یک شب در محل کارش با پیت (Chris Evans) آشنا می‌شود. پیت در حالت نا آگاهی جذب کاراکتر لایزا می‌شود و به او پیشنهاد کاری در یک استارت اپ دارویی را می‌دهد.

 

لایزا پس از پذیرفتن، شغل برخلاف انتظار دیگران و حتی خودش، رقبا را در این مسیر کنار می‌زند و افرادی را نیز برای شرکت استخدام می‌کند. او به روش خودش (اغوا کردن پزشک‌ها) به آن‌ها آموزش می‌دهد و به همین راحتی به موفقیت نیز می‌رسد و در زمان کوتاهی سود زیادی برای شرکت به ارمغان می‌آورد. البته زندگی خودش هم از فرش به عرش می‌رسد.

این دارو که لونافن نام دارد، می‌تواند درد سرطان را سریعا کاهش دهد و بهبود بخشد. لیزا تنها در چند ماه توانست با شیوه منحصر به فردش فروش لونافن را از صفر به هشتاد و شش درصد برساند. با این وجود این آمار و ارقام بزرگ، باز هم نتوانست ریئس شرکت، دکتر نیل (Andy García) که مردی بیوه و عجیب است را راضی کند .بنابر این نیل اصرار دارد تا این دارو برای بیماری‌ها دیگری نیز با شعار «درد، درد است» به عنوان نسخه نوشته شود تا سود بیشتری نصیب شرکت گردد.

روحت رو ارزون بفروش

Pain Hustlers تماما راجع به قشر سرمایه‌ دار یا قشر تازه به سرمایه رسیده‌ای است که بعد از مزه کردن پول حاضرند تا آخرین حد ارزش خود را پایین بکشند. با این وجود اعمال ناشایست خود را نیز به عنوان هزینه‌ای که برای سرمایه داری باید پرداخت، توجیه می‌کنند. به نظر می‌رسد در این فیلم قیمت روح بسیار ارزان است در صورتی که با کنار گذاشتن اخلاقیات بشود چیز‌های بیشتری از جمله ثروت را اندوخت!

در فیلم Pain Hustlers نمی‌توانیم به هیچ قشری اعتماد کنیم. از دکترانی که برای منافع مالی و مادی جان بیمار را به خطر می‌اندازند گرفته تا فروشندگانی که برای سود بیشتر هر گونه دارویی را به بازار عرضه می‌کنند. بینندگان شاهد نوع قوی از سیاهی و منفعت طلبی خواهند بود که شاید دیدشان را برای همیشه نسبت به بازار دارو عوض کند.

با این وجود بین این همه از شروران، ترسناک‌ترین شخصیت ‌ها را دکتر‌ها تشکیل می‌دهند. نمونه بارز آن دکتر لایدل (Brian d’Arcy James) که در ازای دریافت یک جعبه زیبا و فانتزی پر از شیرینی ماکارون، توجهات معطوف به او، چاپلوسی‌های زنان فروشنده دارو و ترتیب دادن یک جشن کوچک و پیش پا افتاده برای سخنرانی ساختگی، حاضر است نسخه‌هایی با دوز بالا از هر نوع دارویی را برای بیماران نیازمند بنویسد.

البته جایزه بدترین و شرور ترین کاراکتر هم می‌رسد به دکتر نیل که آن چنان دیوانه پول و شهرت شده است که مستقیم بیان می‌کند، برای فروش دارو، به بیماران سرطانی بیشتری نیاز دارد و بدون لحظه‌ای برانگیخته شدن احساسات شعار «یا رشد یا مرگ» را سر لوحه خود و تیمش قرار می‌دهد. هیچ شور وشوق بزرگ و مهمی در زندگی دکتر نیل دیده نمی‌شود. در واقع او نه آن‌قدر عیاشی می‌کند و نه به دنبال هدفی خاص است. بنا به این دلیل بی‌رحمی او صد‌ها برابر بدتر از دکتر‌های شهوتران Pain Hustlers است.

طمع و گناه

کاراکتر لایزا شخصیتی پیچیده و چند وجهی دارد. اما این به آن معنا نیست که او در مقابل وجه‌های مختلف شخصیتش ناآگاه است. بلکه او آگاهانه بر حسب شرایط جنبه‌های مختلف کاراکترش را بروز می‌دهد. باید گفت که امیلی بلانت به درستی هر چه تمام تر از پس این کار برامده است. به طوری که به نظر من این فیلم برای نقش او ضعیف و پست بود. حتی می‌شود گفت که کارگردانی نقش او را غیر قابل پذیرش رقم زده است.

لایزا در نقطه‌ای که نیاز است دلبر و عیاش و شهوتران به نظر می‌رسد اما حتی این کار را نیز برای رسیدن به منفعت انجام می‌دهد. در جایی دیگر مغرور و مصمم و خوددار است تا بتواند پرستیژ خود را در کار حفظ کند. حتی گاهی به راحتی انتخاب می‌کند که یک احمق به تمام عیار باشد تا بتواند با ترحم خریدن، حرفش را به بار بنشاند.

با این وجود چیزی که از کنترل او خارج است پیشی گرفتن احساس گناه بر طمع و بلعکس آن است. گاهی برای این حس طمع بهانه جویی می‌کند به بیماری دخترش و شرایط سخت زندگی‌اش در متل می‌اندیشد و کار غیر شرافتمندانه‌اش را از این طریق توجیه می‌کند. اما وقتی حس گناه به او هجوم می‌آورد، کرخت و سرد از بهانه جویی‌ها دست می‌کشد، به طوری که تنها برای بیننده و خودش آشکار است که چه غمی بر وجودش چیره شده.

در نهایت باید راجع به کاراکتر او چنین گفت که لایزا یک کارمند افسونگر باهوش است که در آن واحد تنها احمقی است که تا میانه داستان باور دارد، داروی مورد نظر آسیبی به بیماران وارد نمی‌کند. و خوش‌دلانه بر اثر گذاری آن تاکیید دارد. شاید هم او قشر خاکستری است که حتی زیان دارو برایش حائز اهمیت نیست و تنها چیز مورد اهمیت برایش فروش دارو و به دست آوردن حق کمیسیون آن است.

یک روند کپی شده

این داستان که بر اساس رویداد‌های حقیقی دنیای دارو‌ و داروسازی می‌باشد، درست مثل یک نصیحت برای افرادی که سابقه استفاده از مسکن‌های بی‌شماری را دارند عمل می‌کند. در واقع انگار Pain Hustlers از این شعار پیروی می‌کند: هر شرکتی که نفوذ و استراتژی‌های خوب و درخشانی در بازاریابی دارد، می‌تواند مردم را برای هر چیز به درد نخوری هم جذب کند به خصوص وقتی بحث پول در میان باشد.

عده زیادی از منتقدین بر این باور هستند که Pain Hustlers یک کپی بد و ضعیف از Wolf of Wall Street می‌باشد. به نظر می‌رسد این نظر درستی است. چرا که شعار فیلم نیز بر این باور پافشاری می‌کند. با این تفاوت که در Pain Hustlers محرکی به نام دارو برای این عطش ثروت وجود دارد. علاوه بر این برخلاف Wolf of Wall Street فیلم مورد نظر نتوانست چند وجه مختلف یک انسان را باور پذیر و خوب رقم بزند.

و در آخر باید گفت که Pain Hustlers راجع به بدیهیات است. چرا که بعید می‌دانم کسی باقی مانده باشد که از این بازار کثیف و بزرگ باخبر نباشد. پس در نتیجه تلاش کارگردان به نوعی هیچ سودی برای مخاطب ندارد. و به نظرم استفاده از ستاره‌های جامعه پسندی مثل امیلی بلانت تنها برگه برد دیوید یتس است. چرا که او تنها به کپی موضوعی بدیهی پرداخته است.

-