فیلم «بالرین» به عنوان جدیدترین اثر سینمایی نتفلیکس نمایشی ساده از انتقام با سکانس‌های اکشن خشونت‌آمیز است؛ هدف انتقامجو مبارزه با گروهی از مافیای برده‌داری مدرن با انگیزه انتقام از یک شکارچی جنسی است. برای آشنایی بیشتر با این اثر سینمایی در ادامه با نقد فیلم Ballerina همراه باشید.

 

34

 
 

در افتتاحیه شیک فیلم اکشن مهیج بالرین، یک زن جوان ناراضی به نام اوک جو (جئون جونگ-سو) بدون هیچ زحمتی با یک قوطی آناناس‌های کنسرو شده، گروهی از سارقان چاقو به دست را از خودش دفع می‌کند.

این یک سکانس افتتحایه جالب است که در یک فروشگاه رفاهی تنگ و کوچک تنظیم شده که فوراً دو چیز را برای مخاطب مشخص می‌کند. اولاً، اوک جو یک قهرمان ساکت با درجه‌ای ویژه از مهارت رزمی است. ثانیاً، صحنه‌های مبارزه این فیلم، مصداق بارز یک نبرد وحشیانه خواهند بود. فراتر از آن، ما به سرعت متوجه می‌شویم که اوک جو یک پیمانکار امنیتی خصوصی نخبه است، و او تنها یک دوست در این جهان دارد، و آن دوست کسی نیست جز مین هی (پارک یو ریم)، بالرین عنوان فیلم.

 

در ادامه روند داستان فیلم& متأسفانه اوک جو، وقتی یک شب برای ملاقات به دیدن دوستش می‌رود، متوجه می‌شود که همراه مهربان و دوست خوبش خودکشی کرده است. در این لحظه اما او روی تخت مین هی، نامه‌ای را می‌بیند که از اوک جو می‌خواهد انتقام بگیرد.

از این لحظه به بعد این بادیگارد سخت‌کوش در مسیر مبارزه‌ای قرار می‌گیرد که ابتدا مصمم است بفهمد چرا دوستش خودش را کشته و سپس بعد از کشف راز این عمل به طرز وحشیانه‌ای همه مسئولین این حادثه را مجازات می‌کند.

 

خب از این زمان به بعد داستان بسیار ساده است، شخصیت‌ها نیز، فیلم فضایل خود را در بخش زیبایی‌شناسی و موقعیت‌های اکشن و مبارزات سرمایه‌گذاری می‌کند، فیلمساز سعی می‌کند زد و خورد‌های تن به تن یا سکانس‌های یک علیه همه یا دوئل‌های بین قهرمان‌ و شرو‌رها را جالب به مخاطب نمایش دهد.

مونتاژ سریع و تغییر پرسپکتیو، دوربین دستی، نماهای بالای سر، نمای نزدیک شدید، اسلوموشن و خیلی از نکات دیگر نیز منجر به یک شورش تصویری با هنرهای رزمی و سلاح‌های مختلف از جمله یک شعله افکن می‌شود که می‌تواند مخاطب را جذب این فضاسازی کند.

به طور کلی بالرین در هسته خود، مانند فیلم‌های جان ویک، یک فانتزی خشونت آمیز نیهیلیستی در جهان‌هایی است که سبک پیچیده را با جنایات سازمان یافته ترکیب می‌کند. در این فضا با ظاهر شدن یک ضدقهرمان، در این مورد یک زن جوان منزوی با کنش مستقیم و شجاع، همه چیز بهتر و بیشتر برای مخاطب ملموس می‌شود.

در روند شکل‌گیری قصه این فیلم، ضدقهرمان داستان به دنبال انتقام بهترین دوستش و پیوند گمشده امیدی است تا بر دنیای تاریکی که در آن فرو رفته، غلبه کند. خی این حادثه تا اندازه‌ای به سرانجام خود نزدیک می‌شود.

 

اما توجه به این نکته ضروری است که پیش‌فرض و پیشروی فیلم به همان اندازه که یک داستان می‌تواند سرراست باشد (آدم‌های بد را ردیابی کنید، سپس آدم‌های بد را بکشید) ممکن است به نظر بیهوده بیاید، اما در طول یک دهه گذشته، برخی از بهترین فیلم‌های اکشن تولید شده مانند The Raid در اندونزی یا فیلم John Wick در هالیوود با تمرکز بر داستان‌گویی فیزیکی و اکشن تماشایی، طرح‌های پیچیده را کنار گذاشته‌اند.

پس این فرمول ساده‌سازی، عملاً سینمای اکشن را جوان‌پسند و تازه‌تر کرده است، زیرا آنچه را که مخاطبان این ژانر واقعاً از تجربه یک اکشن می‌خواهند، می‌توان از آن استخراج کرد.

البته سادگی می‌تواند ظریف باشد، اما باید مراقب بود که به سمت ساده انگاری که می‌تواند یکنواخت باشد منحرف نشود. نکته اینجاست که بالرین روی لبه هر دو تکان می‌خورد. از یک طرف، این یک تیغ تیز بی‌معنی است که مستقیماً به ارضای انتقام و آدرنالین رقیق‌نشده درون خشونت منجر می‌شود. از سوی دیگر، فقدان کاراکتر و داستان پس زمینه برای اوک جو خبر از کمبود شدید سرمایه گذاری احساسی برای مخاطب می‌دهد.

 

فیلمنامه از فلاش‌بک‌ها برای ایجاد پایه‌های دوستی اوک‌جو و مین‌هی استفاده می‌کند، اما خاطرات رنگ‌آمیزی‌شده آن‌ها در هنگام اشتراک‌گذاری کیک تولد یا قدم زدن در ساحل به قدری نازک و کم عمق است که به‌جای قوی بودن، احساس پوچی بیشتر را به مخاطب می‌دهد.

البته خوشبختانه، شنیع بدون رفتار و روش شخصیت‌های شرور فیلم باعث می‌شود که ما بیش از حد کافی دلیل انتقام قهرمان داستان را ریشه‌یابی کنیم. در واقع جبهه شرور فیلم با وجود کلیشه بودن، آن چنان سیاه و شیطانی هستند که مخاطب به دنبال نابودی آن‌هاست.

پس در چنین فضایی طبیعتاً اکشن جایی است که بالرین در آن برتری دارد. کارگردانی لی چونگ هیون به طور همزمان زیبا و برازنده است. روشی که دوربین او خونریزی‌ها را دنبال می‌کند، به شدت جالب و قابل لمس است، که حرکت روان و زوایای دوربین، آثار بی‌مووی مانند «Upgrade» لی وانل را تداعی می‌کند.

 

در همین حال، زیبایی‌شناسی بصری غم‌انگیز و نئون‌‌شکل فیلم یادآور آثار سینمایی هیجان‌انگیز نوآر نیکلاس ویندینگ رفن، به‌ویژه «فقط خدا می‌بخشد»، است. اگرچه تأثیراتی که این کارگردان کره‌ای از آن دنباله‌روی می‌کند خیلی نمایان نیست، اما نحوه ترکیب کردن آنها با جنون هنرهای رزمی خیره‌کننده است.

در این بین باید از بدلکاری خوب فیلم نیز تمجید کرد، که موفق می‌شود هر برش، ضربه و شلیک گلوله را تا حد امکان واقعی کند. فراموش نکنید بدل‌کاری و اجرای صحنه‌های اکشن در این روزهای سینما چیزی از کارگردانی کل اثر کم ندارد.

اما در پایان باید گفت: به طور کلی، بالرین یک تریلر کوچک اما جذاب است که شما را از ابتدا تا انتها درگیر خود نگه می‌دارد. با اجراهای جذاب، داستان سرایی ساده و مضامین قابل تامل، تماشای آن برای طرفداران سینمای کره و هر کسی که از داستان هیجان انگیز انتقام و عدالت لذت می‌برد، ضروری است.

البته با توجه به کاستی‌های روایی‌اش، بالرین احتمالاً مانند آثار فوق‌الذکر به یک کلاسیک کالت تبدیل نخواهد شد. با این حال، این فیلم هنوز هم یک بازی جهنمی است. اگر روحیه خوبی دارید، این اکشن جمع و جور و شیک به اندازه کافی مبارزات چشمگیر را ارائه می‌کند تا مغز شما را بدون فشار زیاد سرحال نگه دارد و قلب شما را در تمام مدت تماشای فیلم مشتاق و سرگرم این فضا و قهرمان سردش کند.

-