بیش از ۲۵ سال از عمر فرنچایز Harvest Moon که در ایران با اسم بازی مزرعه‌داری شناخته می‌شود؛ می‌گذرد و این سری فراز و نشیب‌های زیادی را تاکنون داشته است. مهمترین اتفاقی که در طول این سال‌ها برای این سری بازی رخ داده این است که ناشر و سازنده بازی پس از یک دعوای حقوقی، آن را دو شقه کردند. حالا چند سالی می‌شود که نام تجاری هاروست مون متعلق به ناشر اصلی این سری یعنی Natsume شده و بازی‌های جدیدی از آن تولید می‌شود. بازی Harvest Moon: The Winds of Anthos هفتمین بازی از این سری جدید است و به مناسبت ۲۵ سالگی این فرنچایز عرضه شده است. آیا Harvest Moon: The Winds of Anthos می‌تواند هواداران قدیمی این سری را راضی نگه دارد؟

 

15

 
 

حدودا ده سال پیش بود که راه سازندگان بازی‌های هاروست مون و Story Of Seasons از هم جدا شد. این دو که تا پیش از این دعوای حقوقی، بازی‌های هاروست مون را به‌طور مشترک عرضه می‌کردند، در سال ۲۰۱۴ از یکدیگر جدا شده و مسیر مستقل خود را طی کردند. کمپانی Marvelous Entertainment بازی‌های خودش را تحت نام Story Of Seasons ادامه داد که یک زیرمجموعه بزرگ و محبوب با نام Rune Factory هم دارد. کمپانی ناتسومه اما راه خود را ادامه داد و با همان برند نام آشنای هاروست مون، به ساخت بازی‌های مزرعه‌ای خودش سرگرم شد. بازی‌هایی که محبوبیت عجیبی در بین برخی گیمرها دارند و معروف‌ترین اسم در بین این ژانر همین Harvest Moon مورد بحث ما است!

Harvest Moon: The Winds of Anthos
  • امتیاز کاربران
    8.3/
  • امتیاز متاکریتیک70
  • ژانرنقش آفرینی
  • تاریخ انتشار۱۴ مهر ۱۴۰۲
  • ناشر بازیناتسومی
  • سازندهناتسومی
  • حالت بازیتک نفره
  • درجه سنی بازیمناسب برای همه

بازی Harvest Moon: The Winds of Anthos بعد از ربع قرن تجربه ناتسومه عرضه شده است. اما واقعیت اینجاست که این کمپانی از روز اولی که دست تنها شد و خودش فرمان هدایت این فرنچایز را برعهده گرفت، تا به امروز نتوانسته به دوران اوج خود برگردد. باید گفت که اولین بازی تکی این کمپانی که با نام Lost Valley برای کنسول دستی نینتندو 3DS عرضه شد یک افتضاح تمام عیار بود. حالا بازی جدید آن که قرار است شمع ۲۵ سالگی سری را فوت کند، یک اثر کاملا معمولی است و این موضوع همچنان ناامید کننده است. باید اعتراف کرد هرچقدر که کمپانی سابق توانسته نام خودش را حفظ کند، ناتسومه برعکس آن عمل کرده است.

داستان بازی کمی متفاوت با عناوین همیشگی این سری شروع می‌شود و نویدبخش عنصر خلاقیت در بازی جدید است. بازی از جایی شروع می‌شود که الهه کشاورزی یک روستا برای اینکه بتواند از آن منطقه محافظت کند، یک دیوار جادویی و بزرگ دورتادور آن می‌کشد. مردم این روستا تا ده سال اسیر این دیوارها هستند و برخی از آن‌ها اعضای خانواده خود را در آن سوی دیوار از دست دادند. این دیوارها بسیار بزرگ و صعب‌العبور هستند و اهالی روستا هرکاری می‌کنند نمی‌توانند بلایی سر آن بیاورند. در نهایت قهرمان داستان اما می‌تواند الهه داخل دیوار را از خواب چند ساله بیدار کند، برای او غذای محبوب و پرانرژی‌اش را درست کند و از دیوار خارج شود و وارد دنیا شود.

 
 

پس از این مقدمه نسبتا طولانی که یک ساعتی به طول می‌انجامد، بازی تازه شروع می‌شود. نقشه بازی بسیار بزرگ‌تر از حد معمول است و شامل پنج منطقه بزرگ و چندین روستا می‌شود. شما هر روز می‌توانید از روستا بیرون زده، مسافتی را طی کنید و به دیگر روستاها سر بزنید. در مسیری که پیش می‌روید به تدریج سایر اعضای روستا را پیدا می‌کنید و با فرهنگ و سنت دیگر روستاهای اطراف خود آشنا می‌شوید و همچنین با آن‌ها داد و ستد می‌کنید.

مثل هر بازی هاروست مون دیگری، شما یک مزرعه دارید که می‌توانید در آن چیزهای مختلفی از کلم گرفته تا هویج و گوجه و… بکارید. همچنین می‌توانید دامداری کنید و از حیوانات گوناگونی نظیر اسب و گاو و گوسفند و مرغ نگه‌داری کنید و از محصولات آن‌ها، یک تجارت روستایی راه بیندازید. به جز مزرعه داری و دامداری، می‌توانید به معدن‌کاوی هم دست بزنید و همچنین گشت‌وگذار در محیط بزرگ نقشه نیز از دیگر راه‌هایی است که می‌توانید بازی را پیش ببرید. کارهای مختلفی نظیر ماهیگیری، رام کردن حیوانات در طبیعت، صحبت کردن با دیگران و ایجاد رابطه دوستی و عاشقانه با دیگر کاراکترها نیز از دیگر فعالیت‌هایی است که می‌توانید در بازی انجام دهید.

نقشه بازی همانطور که گفته شد خیلی بزرگ است اما این بزرگی شبیه به یک طبل عظیم توخالی است چرا که عملا چیز خاصی در این نقشه یافت نمی‌شود. من شخصا ترجیح می‌دادم یک نقشه کوچک‌تر و پرجزییات‌تر و پرمحتواتر در اختیار گیمر قرار می‌گرفت تا یک سرزمین پهناور که نهایت فعالیت در آن می‌تواند پیدا کردن یک سری دانه کمیاب در سراسر دنیایش باشد.

مدت زمان بازی

داستان اصلی: ۵۰ ساعت
داستان + ماموریت‌های فرعی: ۱۷ ساعت

داد و ستد کردن با سایر شهرها و روستاها از بخش‌های هیجان انگیز بازی است. شاید یک گیاه فقط در منطقه شما بروید و شما بتوانید با آن کاسبی خوبی راه بیندازید. با این حال واقعیت اینجاست که کاراکترها، چه هم‌شهری‌های خودتان و چه سایر افراد در نقشه بازی، کاراکترهایی توخالی هستند که شخصیت پردازی در آن‌ها در حد صفر است. شما قرار است از بین این کاراکترها یک همسر هم برگزینید تا یار و یاورتان در کار مزرعه باشد پس بهتر است حواستان را جمع کنید که به چه کسی چه کادویی می‌دهید. ضمن اینکه بهتر است تولد افرادی که دوست دارید را در حافظه‌تان حفظ کنید و روز تولدشان آن‌ها را سورپرایز کنید.

 

گرافیک بازی چیزی شبیه به بازی‌های پوکمان است، البته کمی بدتر! سازندگان در بخش گرافیکی تقریبا از همه عناوین قبلی هاروست مون بهتر عمل کردند و این اتفاق در بخش موسیقی هم رخ داده است. شنیدن نغمه‌های مختلف در طول بازی کاری هیجان انگیز است و ممکن است ببینید که مدتهاست یک گوشه نشستید و مشغول شنیدن آهنگ‌های شاد بازی هستید.

همانطور که قبلا در این مقاله اشاره شده، بگوییم شبیه‌سازهای کشاورزی و زندگی، رونویس ساده‌تر و مهربان‌تر دنیای ما هستند. دنیای کشاورزی و دامداری به این رنگارنگی که در این بازی‌ها نشان داده می‌شود نیست. روزگار این قشر زحمت‌کش بسیار سخت‌ است و کافیست یک روز با آن‌ها هم‌مسیر شوید تا بدانید با چه مشقتی مشغول این کار هستند. سری هاروست مون اما توانسته با رویایی کردن و فانتزی کردن این موضوع، شبیه‌سازی از کشاورزی و دامداری بسازد که همیشه برای مخاطبین باحوصله، جذاب بوده است. داستان و روند بازی کند پیش می‌رود و باید صبر کنید تا بتوانید همه کارها را درست پیش ببرید.

در اینجا دوست دارم بخشی از یادداشتی که پیش‌تر محسن وفانژاد درباره این بازی‌ها ترجمه کرده برایتان بیاورم و به این تأکید کنم که عنوان جدید هاروست مون هم دقیقا از همین فرمولی که در ادامه ذکر می‌شود، تشکیل شده است: «در دنیایی که عمدتا با ما به بدترین شکل برخورد می‌شود، برای گرفتن این میزان از دوپامین، ما آرامش را در بازی‌هایی که همه چیز کمی لطیف‌تر است دنبال می‌کنیم. وقتی وارد بازی‌هایی مثل Animal Crossing یا Harvest Moon می‌شویم، ما هدفی داریم و نقشه مشخصی برای رسیدن به آن. تمام کاری که باید انجام بدهیم این است که در مسیر قرار بگیریم. شاید برای بسیاری جذاب و هیجان‌انگیز به نظر نرسد ولی برای بسیاری دیگر تامین‌کننده همان دوپامین شیرینی است که دنبالش هستیم.»

اینکه مشغول یک بازی هاروست مون به مناسبت ۲۵ سالگی باشید ولی آن اثر چیزی نباشد که بتوان روی آن برچسب انقلابی زد، موضوع ناامیدکننده‌ای است. بازی Harvest Moon: The Winds of Anthos در بهترین حالت یک تجدید دیدار با بازی قدیمی است که نسل من با آن خاطره دارد و حالا می‌تواند همان تجربه را با گرافیکی بالاتر انجام دهد. گیم‌پلی بازی آنچنان دستخوش تغییرات نشده و خلاقیت در بازی کمتر از همیشه دیده می‌شود.

واقعیت اینجاست که به‌نظر می‌رسد کفگیر هر دو کمپانی سازنده بازی‌های کشاورزی ژاپنی به ته دیگ خورده باشد. Marvelous Entertainment هم اگر توانسته بازی‌های خوبی در یکی دو سال اخیر عرضه کند، هر دو بازی یک بازسازی کامل از عناوین قدیمی‌اش بودند و نه یک بازی جدید. کمپانی ناتسومه سعی داشته تا در این مدت بتواند تحولاتی در سری هاروست مون ایجاد کند و ریسک‌هایی که به جان خریده، عموما جواب مثبتی ندادند. بازی Harvest Moon: The Winds of Anthos هم با چند تا از همین ایده‌های جدید عرضه شده که برخی از آن‌ها گرفته و برخی از آن‌ها اصلا راه خود را پیدا نمی‌کنند.

خلاصه بگم که…

بازی Harvest Moon: The Winds of Anthos یک تجدید دیدار معمولی با فرنچایزی است که حالا ۲۵ سال عمر دارد. این بازی یک اثر انقلابی در این سری به شمار نمی‌رود اما عنوانی است که طرفداران قدیمی احتمالا از دیدنش خوشحال خواهند شد. بازی‌های کشاورزی یک حس و حال شادی را به گیمر می‌دهند که لذت بردن از آن نیز صبر و حوصله زیادی می‌خواهد.

می‌خرمش…

بازی Harvest Moon: The Winds of Anthos اثری است برای هواداران قدیمی این مجموعه. این بازی گرافیک معقولی دارد و یک گیم‌پلی قدیمی را تکرار کرده است. هاروست‌مون در ۲۵ سالگی همچنان درجا می‌زند اما می‌تواند هوادارانش را راضی نگه‌دارد.

نمی‌خرمش…

بازی یک اثر انقلابی و شگفت انگیز در ژانر بازی‌های خود نیست. خلاقیت کمی در آن دیده می‌شود و کمی حوصله‌سربر است.

-